جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دیهیم جوی: (تعداد کل: 1)
دیهیم جوی
[دَ / دِ] (نف مرکب) جویندهء دیهیم طالب تخت و تاج و پادشاهی (ناظم الاطباء) : سوی رخش رخشنده بنهاد روی دوان رخش شد نزد دیهیم جویفردوسی وز آنجا سوی پارس بنهاد روی جوانبخت و بیدار و دیهیم جویفردوسی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.